صاحبان کسبوکار چه درسهایی از باندهای تبهکار میتوانند بگیرند؟ نوآوری تبهکاران به کمک کارآفرینان می آید
زهرا چوپانکاره/ آینده نگر
ادب از که آموختی؟ از بیادبان. اگر که این مثل را قبول داشته باشید بد نیست بدانید که در دنیای کسبوکار هم میشود چیزی شبیه به همین را پیاده کرد. دنیای کسبوکار با همه پیچیدگیهایش گاهی باید سراغ سازوکارهای پیچیدهای برود بسیار متفاوت با خود اما با الگوهای یکسان. سازمانهای تبهکاری و کسانی که برای آنان تصمیم میگیرند و عمل میکنند از نگاه نشریه هاروارد بیزینس ریویو شباهتهای بسیاری به کسبوکارها و کارآفرینان دارند و بد نیست اگر که این تبهکاران دستکم در سرعت عمل و نوآوری الگویی بشوند برای پیشرفت کسبوکارهای شرافتمندانه. این نشریه در مقالهای به درسهای تبهکاران برای کارآفرینان پرداخته است که ترجمه بخشهایی از آن را در اینجا میخوانید.
نوامبر سال 2008 که 10 مرد به هتل «قصر تاج محل» در شهر بمبئی حمله کردند، یکی از هماهنگترین و پیشرفتهترین حملات تروریستی تاریخ را عملیاتی کردند. پیش از این حمله، تروریستها از Google Earth برای دست پیدا کردن به مدلهای سه بعدی هدف و تعیین بهترین مسیر ورود و خروج و موقعیتهای دفاعی و البته جایگاههای نیروهای امنیتی استفاده کردند. در بحبوحه ماجرا این گروه از تلفنهای همراه ماهوارهای بلکبری و گوشیهای مجهز به سیستم جیاسام برای هماهنگی با دفتر عملیاتیشان در پاکستان استفاده کردند. این دفتر از بخشهای خبری و اینترنت اطلاعات موجود در مورد اتفاقاتی که در لحظه رخ میداد را رصد میکرد تا تیمش را به لحاظ تاکتیکی راهنمایی کند. وقتی یکی از تماشاچیان این صحنه عکسی از کماندوهايی که از درون هلیکوپتر بر سقف یکی از ساختمانهای این هتل فرود میآمدند توییت کرد، دفتر مرکزی به مهاجمان هشدار داد و آنها توانستند در راهپلهها به نیرویهای ضربت پاتک بزنند. سه روز طول کشید تا مسئولان عملیات توانستند 9 نفر از تروریستها را بکشند و یک نفر باقیمانده را دستگیر کنند. اعترافات او بود که جزئیات این عملیات که منجر به مرگ 163 نفر و مجروح شدن صدها تن شد را افشا کرد.
اقدامات خشونتباری مانند این نمونههایی افراطی هستند اما این واقعیت انکارنشدنی است که تکنولوژی به صورت فزایندهای مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این مصرفکنندگان و کسبوکارهای مختلف هستند که باید با نتایج حاصل از این واقعیت کنار بیایند؛ از کلاهبرداریهای ایمیلی خردهریز و تقریباً خندهداری مثل این پیام که: «من در انگلستان گیر افتادم، لطفاً پول بفرست.» تا کلاهبرداریهای کلانی مانند استخراج اطلاعات کارتهای اعتباری. در طول 25 سالی که با نیروهای امتظامی و امنیتی همکاری داشتم؛ اول به عنوان افسر پلیس و بعد مشاور ضد تروریست و یک دهه هم به عنوان متخصص اطلاعات و ریسک در فضای مجازی، مهمترین اتفاقی که دیدهام رشد قابل توجه سندیکاهای تبهکاران و تروریستهای بینالمللی بوده است. برخی از آنها البته چندان هم جدید نیستند. به عنوان مثال کارتل مواد مخدر کلمبیا که پیش از این هم در نوع خود از تجهیزات پیشرفتهای استفاده میکرد اما گروههای بینالمللی که اخیراً در حوزه فعالیتهای غیرقانونی و تبهکارانه فعال شدهاند، مانند شبکه کسبوکار روسیه، گروه سوپرزوندای آمریکای جنوبی و گروه بینالمللی شَدوکرو به صورت ویژهای در تصرف تاکتیکهای مروبط به کسب وکارهای قانونی برای خلق گروههای کارآمد بینالمللی و به کار بردن روشهای جدید در استراتژی تطبیقی، مدیریت زنجیره تأمین کالا و همکاریهای بینالمللی فعالیت داشتهاند. اینجا چهار درسی که کسبوکارها میتوانند از گروههای اینچنینی بگیرند ذکر شده است.
استفاده از اخبار برای خلق موقعیت
گروههای تبهکار رصد محیط و استفاده سریع از تکنولوژی برای سرمایهگذاری بر روی آنچه یافتهاند را تبدیل به یک هنر کردهاند. به عنوان مثال تنها چند ساعت پس از زلزله هائیتی در سال 2010 کلاهبرداران شروع به ارسال ایمیلهایی برای تشویق مردم به استفاده از سیستم «وسترن یونیوم» برای انتقال کمکهای مالی به صلیب سرخ انگلستان کردند. مقصود این ایمیلها به نظر کاملاً انسانی بود اما در واقع صلیب سرخ انگلستان از سیستم انتقال پول وسترن یونیون استفاده نمیکرد. تبهکاران سازگار با همه نوع شرایط معمولاً از شیوه ارسال پیامهایی با مضمون: «با ارسال پیامک به این شماره 10 دلار کمک خیریه کنید.» پس از هر فاجعهای از موقیت استفاده میکنند.
سارقان هم مدام در حال کشف مزایای بلندمدت تکنولوژی هستند. در همان زمانی که شرکتها برای یافتن راههای کسب درآمد از طریق فالوئرهایشان در شبکههای اجتماعی درگیر بودند، تبهکاران خیلی زود فهمیدند که بهروز کردن صفحههای فیسبوک و توییتر ابزاری ارزشمند برای برنامهریزی سرقت از منازل است و دادههای شبکههای اجتماعی میتواند امکان دزدی هویت را تسهیل کند.
درسی که باید بگیرید: حواستان به تیتر خبرها باشد، سریع وارد عمل شوید و سعی کنید در پیشاپیش موضوعات در حال محبوب شدن قرار بگیرید.
برونسپاری به متخصصان
جرائم سازمانیافته مدرن دیگر آن عناوین دُن و کاپو (لقبهای مرسوم در گروههای مافیایی) که در زمان ساخت فیلم «پدرخوانده» مشهور بود را کنار گذاشتهاند. اغلب دارودستههای امروزی همراه با القاعده و سایر گروههای تروریستی به صورت بسیار آزادانهای به شبکههای تعاونی و مشارکت با سایرین تبدیل شدهاند؛ همانقدر که امکان دارد به جذب اراذل و اوباش بپردازند، ممکن است دست به کار جذب طراحان وبسایت و هکرها هم بشوند. آنها به صورت مداوم در حال مراجعه به بازارهای تخصصی برای یافتن متخصصان مدنظر خود هستند (برای نمونه دوبی بهترین بازار ممکن برای پولشویی است). آنها دائم در حال شبکهسازی برای توسعه منابع با مهارتهای تخصصی مورد نیازشان هستند درست مانند استودیوهای فیلمسازی هالیوود که برای فیلمهای تازهشان به دنبال یافتن استعدادهای جدید هستند. به عنوان مثال متخصصان سرقت هویت میدانند که چطور و کجا هنرمندانی را پیدا کنند که بتوانند شناسنامه و کارتهای اعتباری را جعل کنند. به صورت معمول این افراد از مراکز تماس در روسیه استفاده میکنند، مراکزی که کارمندان چندزبانهشان به صورت 24 ساعته مشغول کار هستند؛ با بانکها تماس میگیرند و خودشان را هر شخصی جا ميزنند؛ از یک زن خانهدار ثروتمند ایتالیایی گرفته تا یک پزشک برزیلی.
درسی که باید بگیرید: خودتان را به آن استعدادهایی که در دسترس دارید محدود نکنید. با سرمایهگذاری الکترونیک با افراد و پیمانکارانی در مکانهای دیگر ارتباط برقرار کنید، کسانی که دقیقاً همان مهارتهایی را دارند که پروژههایتان نیاز دارد.
پول تنها انگیزه نیست
سازمانهای تبهکار پول خوبی میپردازند، هم برای جبران خطرات قانونی که بر سر راه بود و هم به این دلیل ساده که سود بالای آنها دستشان را برای این پرداختها باز میگذارند. اما آنها اغلب متوجه این نکته هستند که اعضای تیم فقط به خاطر سود مادی وارد این کار نمیشوند. اغلب آنها از حس قانونشکنی لذت میبرند. خیلیها، به خصوص هکرها از چالشهای مواجه شدن با سیستمهای امنیتی قوی و بعد توانایی افتخار کردن به موفقیتشان در نفوذ به این سیستمها انگیزه میگیرند. هرچند سازمانهای تبهکاری همچنان بخش قابل توجهی از اراذل و اوباش را جذب خود میکنند اما به صورت فزایندهای در حال جذب آدمهای تحصیلکرده هستند، کسانی که در پی استقلال و انگیزش فکری هستند، شبیه به آنهایی که جذب محیطهای فکری پرریسک و همیشه نیازمند ایدههای جدید استارتآپها میشوند.
درسی که باید بگیرید: کسبوکارهای مبتنی بر موضوعات اجتماعی تنها حوزههایی نیستند که میتوانند از اشتیاق کارمندانشان به عنوان یک عامل محرک استفاده کنند. برای دست پیدا کردن به نیاز کارمندان به شناخته شدن، حس تعلق پیدا کردن و حل چالشها تلاش کنید.
توجه به طول مسیر
تا زمانی که اینترنت روی کار نیامده بود، بسیاری از تبهکاران از روش بلاک باستر (شرکت سرشناس آمریکایی فروش و اجاره فیلمهای ویدئویی) استفاده میکردند: همیشه در کمین یک موقعیت بزرگ بودند مثلاً دزدی از یک بانک که میتوانست سود سرشاری همراه داشته باشد.
اگر تاکنون قربانی کلاهبرداری از طریق کارتهای اعتباری شده باشید احتمالاً متوجه خریدهای به لحاظ قيمتی متوسط شدهاید که معمولاً به صورت آنلاین انجام شدهاند. خریدهای صورتگرفته از طریق کارت اعتباری یک نفر ممکن است از هزار دلار بیشتر نشود اما همین مبلغ را اگر در هزاران نقل و انتقالی که از طریق کارتهای اعتباری انجام میگیرد ضرب کنید میبینید که مبلغ بسیار بزرگی میشود. عاملان این کلاهبرداریهای خرد اما در مقیاس بزرگ، دائماً در حال آزمایش شیوهها و نکتههای جدید در این شیوه هستند که با هدف بهبود نتیجه انجام میشود. ممکن است آنها موضوعات متفاوتی را از طریق همین ایمیلهای جعلی امتحان کنند تا نتایج متفاوت و واکنشهای گوناگون را بسنجند تا در ایمیلهای بعدی ادبیات و لحن مناسب را به کار ببرند.
درسی که باید بگیرید: کسب وکاری که به جای یک موفقیت بزرگ، چندین حوزه کوچک را مورد توجه قرار دهد میتواند از نتایج بلندمدت سود ببرد و موقعیتهای مختلفی را فراهم کند تا در طول زمان خودش را به کمک آنها ارتقا دهد.