نساجی مقدم، درآستانه تبدیل به مرکز تجاری
تهران- ایرناپلاس- خبرهای خوبی از کارخانه مقدم که در دورهای بزرگترین تولیدی نساجی خاور میانه محسوب میشد، به گوش نمیرسد. مدیر سابق کارخانه مقدم میگوید این کارخانه در حال انجام تغییر کاربری زمینهای خود از صنعتی به تجاری و فروش آنهاست.
پارچه مقدم که همه جوانان دهه ۶۰ و ۷۰ با شلوارهای خوشپوش آن خاطره دارند، دوران سختی را سپری میکند، به شکلی که این کارخانه ناگزیر به تخریب ساختمانها و فروش زمینهای خود شده است؛ بلکه از این طریق بتواند بدهیهای خود را به بانک بپردازد. شهر نظرآباد بهعنوان یک شهر تولیدی و صنعتی که حول این کارخانه شکل گرفت، حالا همراه با روند کلی اقتصاد در حال تبدیل به یک شهر مصرفکننده با مراکز خرید شیک و مدرن است.
میرزا عبدالله این کارخانه را در روستای نظرآباد در سال ۱۳۳۷ افتتاح کرد؛ روستایی که اینک تبدیل به شهری پرجمعیت شده و از همین رو آن را نظرآباد مقدم مینامند.
همزمان با شروع کار کارخانه و احداث واحدهای مسکونی برای کارگران در بخشهای مختلف شهر، تعداد زیادی از کارگران در شهر ساکن شدند.
در زمان افتتاح این کارخانه تلاش شد بهترین ماشینآلات در تولید پارچه به کار گرفته شوند تا محصول با کیفیتی وارد بازار شود. نتیجه رعایت کیفیت، موجب مورد توجه قرار گرفتن پارچه در بین مردم شد و حتی شهرت مقدم از مرزهای ایران فراتر رفت و محصولاتش به سایر کشورها هم صادر شد.
وبسایت این کارخانه درباره وضعیت مجموعه مذکور که احتمالاً مربوط به دهه ۸۰ شمسی است، نوشته: مساحتی که برای کارخانه و خانههای مهندسین و کارگران و سایر امور اجتماعی تخصیص داده شده، بالغ بر ۸۵۰هزار متر مربع است. تا کنون به غیر از کارخانه، ۱۲ دستگاه خانه متخصصین و ۹۸ دستگاه خانه کارگری، دبستان، دبیرستان، حمام، بهداری و زمین ورزش ساخته شده است. ماشینآلات کارخانه عبارت از ۲۰۰۰ دوک ریسندگی، ۴۴ دستگاه بافندگی برای تکمیل پارچه پشمی و همچنین ماشینآلات لازم برای رنگ و چاپ پارچه ابریشمی و ۲۱۰۰ کیلووات برق، ۱۲ تن بخار و تعمیرخانه مجهزی که احتیاجات کارخانه را مرتفع میکند. محصول سالیانه پارچه پشمی بالغ بر ۵۰۰هزار متر و منسوجات ابریشمی حدود پنج میلیون متر است. تعداد کارگران به ۶۷۲ نفر میرسد و از آنجایی که ۹۸ دستگاه ساختمانهای موجود کفاف سکونت همه آنها را نمیدهد، رفتوآمد بقیه به روستاهای اطراف بهوسیله اتوبوسهای اختصاصی انجام میگیرد.
اما در دهه ۹۰ وضعیت این کارخانه به کلی متفاوت میشود، مشکلاتی سر باز میکند که سهامداران را مجبور به فروش سهمهای خود میکند. بزرگی و نامداری برند مقدم و همینطور عِرقی که در میان برخی از بازماندگان خانواده مقدم وجود داشت موجب شد سهام شرکت را خریداری کنند تا کارخانه را به دوران اوج گذشته برسانند.
آنطور که مدیر سابق این کارخانه به ایرناپلاس گفته: اصلیترین سهامداران کنونی کارخانه محمدعلی و رضا مقدم هستند که پدرشان خواهرزاده بنیانگذار شرکت مقدم بوده است. به گفته غلامرضا کرمی، قبل از اینها بیشترین سهم کارخانه را جواد اکمل داشت که او نیز نوه دختری مؤسس بود. از نظر کرمی در زمان اکمل وضعیت شرکت خوب بوده، اما بعد از فوت وی در سن ۶۲ سالگی، دخترانش که در خارج از کشور زندگی میکردهاند، سهامشان را به مالکان جدید فروختهاند.
محمدعلی مقدم، مدیرعامل کارخانجات مقدم در سال ۱۳۹۴ درباره کارخانه گفته بود: ما با تعداد ۱۴۵ نفر کارگر و کارمند و ظرفیتهای بالای تولیدی، خواهان مساعدت و همراهی مسئولان محترم در این مجموعه هستیم که در نهایت موجب اشتغالزایی و نیز توسعه صنعت نساجی خواهد شد. وی همچنین گفته بود در شهرستان نظرآباد خانوادهای را نمییابید که نفعی از ثمرات شرکت مقدم در آن وجود نداشته باشد. بنابراین در پی گسترش فازهای بعدی و آتی این مجموعه خواهیم بود.
با همه این تلاشها، اکنون فشار بدهیها، سهامداران کارخانه مقدم را مجبور به فروش داراییها کرده است، تا جایی که گفته میشود ساختمانها را تخریب و برای تغییر کاربری (از صنعتی به تجاری) آماده میکنند. شهری که با محوریت تولید شکل گرفته، حالا قرار است به جای قلب تپنده صنعتش، پاساژها و مراکز خرید برای مصرف شکل گیرد.
غلامرضا کرمی تا مرداد امسال در قامت مدیر با این کارخانه همکاری کرده و از همین رو بهتر از هر شخص دیگری میتواند روند افول این بِرند خاطرهانگیز و معروف را توصیف کند. وی اولین عامل این وضعیت را چیزی معرفی میکند که برای همه ما آشناست: باز کردن دوازه واردات پوشاک به کشور. گرانی مواد اولیه بر اثر تحریمها عارضه دیگری است که در یک دهه اخیر بر گلوی این شرکت فشار آورده است. «کارخانههایی که فاستونیباف هستند و از پشم استفاده میکنند، از آنجایی که پشم از خارج وارد میشود، گرانی این مواد بر فعالیت این کارخانهها اثرگذار بوده است.»
وی گفت: بخشی دیگر به سهامداران شرکت برمیگردد. سهامداران قبلی به دلیل نسبتی که با بنیانگذار کارخانه داشتند، تعصب خاصی به روند تولید شرکت داشتند و تلاش خود را برای ماندگاری آن انجام میدادند. بعد از فوت آنها شرکت به دست سهامدارانی افتاد که شرایط بحرانی شرکت متقاعدشان کرد سهام شرکت را واگذار کنند. زیرا شرکت دچار بدهیهای انباشته وسیعی از سال ۱۳۸۲ به بانک ملی شعبه بازار و سازمان تأمین اجتماعی شده بود.
به گفته کرمی در حال حاضر این شرکت بیش از ۵۰ میلیارد تومان بدهی به بانک ملی، ۲۰ میلیارد تومان به سازمان تأمین اجتماعی و همچنین بدهیهایی به سازمان امور مالیاتی دارد. به گفته وی اصل این بدهیها که در سال ۱۳۸۲ از طریق بانک ملی برای فاینانس استفاده کردهاند، پنج میلیارد تومان بوده است که الان با جریمه به بالای ۵۰ تا ۶۰ میلیارد تومان یا حتی بیشتر رسیده است. بدهی به تأمین اجتماعی هم در آن سال دو میلیارد بوده که الان به ۲۰ میلیارد تومان رسیده است. کارخانه در این زمان با توجه به تحریمها نه تنها توانایی بازپرداخت این میزان بدهی را نداشت، بلکه اکنون به جایی رسیده که توانایی پرداخت مواد اولیه و دستمزد کارکنان را هم ندارد. همه اینها دست در دست یکدیگر دادند تا وضعیت به اینجا کشیده شود.
وی گفت: میشد که این اتفاق نیفتد، اما عوامل داخلی و بیرونی و مخصوصاً عدم توجه دستگاههای اجرایی موجبات این مشکلات را به وجود آورد. دستگاههای اجرایی به دلیل عدم توجه و سپس عدم نظارت درست در این اتفاق مقصر هستند. به ما وعده دادند که همه اینها در حد صحبت بود و هیچ کدام به عمل نرسید.
کرمی گفت: من خیلی سهامداران را مقصر نمیدانم، زیرا بدهیهای سنگین کنونی را ناگزیرند از طریق فروش اموال بازپرداخت کنند. الآن میتوان شرکت را تعطیل شده در نظر گرفت، زیرا در حال حاضر با ۱۰ درصد ظرفیت فعالیت میکند و تعداد کارگران آن به ۳۰ نفر رسیده است.
وی درباره تخریب ساختمانهای کارخانه نیز گفت: به نظر میرسد با شهرداری توافق کردهاند که زمینها را از صنعتی به تجاری و مسکونی تغییر دهند.
کرمی البته در پایان به نقطه امیدی هم اشاره کرد: سهامداران اگر انگیزه تداوم نام مقدم را داشته باشند، میتوانند در ازای فروش زمینها، در شهرک صنعتی سپهر، طرح توسعه کارخانه را اجرا کنند. زیرا در سال ۱۳۸۲ یک فاز را در این شهرک افتتاح کردیم، اما موفقیت این امر به کمک و توجه دستگاه اجرایی مرتبط است.
گزارش از هادی سلگی