نگاهی به زندگی سید صادق سبزواری، بنیانگذار کاچیران چرخ زندگی که ایستاد
حاج سيد صادق سبزواري در خاطرات خود درباره راهاندازی کارخانه مي گويد: «از دوران كودكي و در كنار پدر كه واردكننده و توزيعكننده چرخ خياطي بود، بسياري چيزها درباره اين صنعت آموختم و از همان كودكي اين فكر را در سر ميپروراندم كه بتوانم سرانجام روزي يك كارخانه چرخ خياطي در ميهن خود راهاندازي كنم.
آینده نگر
۴۰ روز از درگذشت حاج سید صادق سبزواری، روحانی کارآفرین که بسیاری او را به عنوان پایهگذار صنعت تولید چرخ خیاطی میشناسند، سپری شد. کارآفرینی که در سال ۱۳۰۵ در شهر اهواز به دنیا آمد و از همان کودکی هم با کسب و کار و خرید و فروش چرخ خیاطی آشنا شد، زیرا پدرش نمایندگی فروش چرخهای خیاطی هسکوارنا را در اختیار داشت که یکی از برندهای مشهور و شناختهشده چرخ خیاطی در آن زمان بود. خانواده صادق سبزواری مذهبی بودند و همین شد که در سال ۱۳۱۴ و به دلیل اجرای قانون کشف حجاب از سوی رضاشاه و در زمانی که سید صادق حدود ۱۰ سال داشت به عراق مهاجرت کردند. زندگی در عراق و وجود حوزههای علمیه مشهور باعث شد که سید صادق جذب دروس مقدماتی مذهبی شود، البته او همچنان پدرش را در کار و کاسبی همراهی میکرد. در آن زمان پدرش باتوجه به تجربهای که در ایران داشت به امر فروش و تعمیرات ماشینآلات دوخت مشغول شد و توانست برای خودش شهرتی دست و پا کند. پدر سید صادق سبزواری همزمان با تحصیل فرزندش در مدارس مذهبی، علاقه بسیاری داشت که او دنبالهرو خودش باشد و کار فروش و تعمیرات ماشینآلات دوخت را یاد بگیرد. سید صادق سبزواری از جوانی و باتوجه به سن بالای پدر مسئولیت خانواده را برعهده گرفت. اما زندگی خانواده سبزواری در عراق ادامه پیدا نکرد و روی خوش به خود نگرفت زیرا با روی کار آمدن حزب بعث و صدام حسین شرایط زندگی و کار برای آنها سخت شد و به همین دلیل هم تصمیم گرفتند به ایران بازگردند و همهچیز را از اول شروع کنند. سید صادق سبزواری دوباره مغازه فروش چرخ خیاطی راهاندازی کرد و در مدت ۱۰ سال توانست دوباره میزان فروشش را از ۲۴ دستگاه در سال به ۲۴ هزار دستگاه برساند و به بزرگترین فروشنده چرخ خیاطی در ایران تبدیل شود.
فکر تولید
سید صادق سبزواری باوجود اینکه یکی از فروشندگان اصلی چرخ خیاطی در بازار ایران بود و نمایندگی شرکتهای مهم را در اختیار داشت، به خصوص برندهای اروپایی و ژاپنی، اما همیشه به یک نقطه فکر میکرد و آن تولید چرخ خیاطی در داخل کشور بود. در آن دوران استفاده از چرخ خیاطی در خانهها بسیار رایج بود و سید صادق سبزواری به این فکر میکرد که چرا باید چرخ خیاطی را که تکنولوژی خیلی پیشرفتهای هم ندارد وارد کنیم. همین ذهنیت بود که باعث شد او در سالهای کاریاش چندباری در این جهت گام بردارد و تلاش کند تا شرایط را برای تولید چرخ خیاطی فراهم کند. او اولین گام در این جهت را سال ۱۳۴۲ برداشت اما همهچیز در حد مقدمات باقی ماند و به نتیجه نرسید. البته سید صادق سبزواری، روحانی کارآفرین دلسرد نشد و با پیروزی انقلاب بار دیگر و این بار به همراه جمعی از فعالان این صنعت به فکر راهاندازی واحد صنعتی تولید چرخ خیاطی در ایران افتاد. او جلسهای تشکیل داد و بهجز خودش افراد دیگری مانند سید محمد هاشمی، احمد ورشوچی، علیاکبر منزوی، عباس منزوی، جعفر منزوی، حسین میرپنهان، بهمن قائد امینی و محمد محسنی را دعوت کرد. این هسته اولیه درواقع هیئت موسسان نخستین واحد تولید چرخ خیاطی در ایران بودند. آنها در جلسه تصمیم گرفتند که شرکت کاچیران را تاسیس کنند اما رسیدن به این خواسته به همین سادگیها نبود؛ کشور درگیر جنگ شد و عملا اجرای این تصمیم بیش از یک دهه طول کشید.
در واقع تاسیس کارخانهجات تولید چرخ خیاطی ایران- کاچیران به سال ۱۳۵۹ بازمیگردد ولی کارخانه تا سال ۱۳۷۰ عملا راهاندازی نشد. اهداف اصلی هیئت موسس کارخانه کاچیران تولید چرخ خیاطی و گلدوزی برقی خانگی و صادرات آن به کشورهای دیگر بود. افراد حاضر در هیئت موسس کارخانه همچون سید صادق سبزواری همگی غیردولتی بودند. در اوایل دهه ۶۰ سید صادق سبزواری به همراه دیگران زمینی را در شهرک صنعتی البرز قزوین خریداری کردند و احداث کارخانه شروع شد. صادق سبزواری به منظور دریافت تکنولوژی بهروز برای تولید چرخ خیاطی قراردادی با کمپانی فاف آلمان امضا کرد و به تدریج با احداث ساختمانها و سالنها تا سال ۱۳۷۰، ماشینآلات و تجهیزات هم از آلمان وارد کشور و در کارخانه نصب شد. کارخانهای که در سال ۱۳۷۰ با حضور وزیر صنایع سنگین وقت و با بهرهبرداری از خطوط مونتاژ و ساخت دو مدل چرخ خیاطی افتتاح شد. البته تکمیل پروژه کارخانه کاچیران و نصب تمام خطوط تولیدی پیشبینیشده در آن زمان، سال ۱۳۷۴ به پایان رسید.
حاج سيد صادق سبزواري در خاطرات خود درباره راهاندازی کارخانه مي گويد: «از دوران كودكي و در كنار پدر كه واردكننده و توزيعكننده چرخ خياطي بود، بسياري چيزها درباره اين صنعت آموختم و از همان كودكي اين فكر را در سر ميپروراندم كه بتوانم سرانجام روزي يك كارخانه چرخ خياطي در ميهن خود راهاندازي كنم. وقتي كه پس از ساليان طولاني اين فكر را مطرح كردم، براي همكاران، مقامات ذيربط اداري و حتي توليدكنندگان خارجي امري محال و نشدني تلقي ميشد، اما همزمان با انقلاب اسلامي ايران نخستين طليعههاي تأسيس اين كارخانه درخشيد و سرانجام اين رويداد بزرگ در سال ۱۳۵۸ اتفاق افتاد و به سرعت با شكلگيري قانوني شركت و انتخاب محل كارخانه و خريد تكنولوژي و سفارش ماشينآلات، بهرهبرداري از كارخانه آغاز شد. كار را در ابتدا با پانصد ميليون ريال سرمايه اوليه و ۴۰ نفر مهندس، تكنیسين و كارگر و كارمند آغاز كرديم.»
تولید چرخ خیاطی ملی
در دهه ۷۰ و ۸۰ سید صادق سبزواری، بنیانگذار کارخانه کاچیران، رئیس هیئت مدیره کارخانه بود و سید محمد هاشمی که تحصیلکرده انگلستان و عضو هیئت موسس و مدیره بود، به عنوان اولین مدیرعامل کارخانه فعالیت میکرد. باتوجه به اینکه محصولات کاچیران در آن زمان هیچگونه نام و آوازهای نداشت و انواع چرخ خیاطیهای خارجی بازار را در اختیار داشتند، برندسازی و تجاریسازی محصولات کاچیران اهمیت فوقالعادهای داشت که سید محمد هاشمی در این حوزه فعالیت گستردهای را انجام داده است. همچنین با تلاش او که تا سال ۱۳۸۲ مدیرعامل کاچیران بود، برای اولین بار چرخ خیاطی ملی با نام نیولایف ۵۰۰۰ D تولید شد. در دهه ۷۰ کارخانه کاچیران بیشتر اقدام به مونتاژ میکرد ولی سید صادق سبزواری به دنبال تولید و خودکفایی بود؛ اتفاقی که طی یک برنامه فشرده در این کارخانه رقم خورد تا جایی که در حال حاضر ۸۵ درصد تجهیزات مورد استفاده در چرخ خیاطیهای کاچیران از سوی صنعتگران ایران تولید میشود و این یعنی اشتغال پایدار. همچنین حاج سید صادق سبزواری به کمک محمد هاشمی به دنبال تنوع تولید در این کارخانه بودند و همین شد که با شرکت ژانومه ژاپن هم در سال ۱۳۷۷ قرارداد دریافت تکنولوژی امضا کردند و توانستند در این مجموعه محصولات جدیدی هم تولید کنند که نخستین آن را «یاسمین» نامگذاری کردند.
در حال حاضر ۲۱ مدل چرخ خیاطی نیولایف، یاسمین و… با کیفیت بالا و کارایی بسیار متنوع و در رقابت با برندهای خارجی و البته قیمت پایینتر از آنها در کارخانه کاچیران تولید میشود. با برنامهریزیهایی که انجام شده تا چند سال آینده تعداد مدلهای چرخ های تولیدی این کارخانه به ۲۵ مدل خواهد رسید. استقبال مصرفکنندگان طی سالهای اخیر موجب شده تا محصولات این شرکت بیش از ۹۰ درصد بازار مصرف داخلی را به خود اختصاص دهد. با توجه به خدمات گسترده پس از فروش، ضمانتنامههای دوساله و آموزش رایگان همچنین تامین قطعات یدکی فراوان محصولات این شرکت مورد توجه خریداران قرار گرفته است. ظرفیت تولید این کارخانه که تنها کارخانه تولید چرخ خیاطی در خاورمیانه و مجهز به مدرنترین ماشینآلات و آخرین تکنولوژی است، سالانه یکصد هزار دستگاه چرخ خیاطی در یک نوبت و شیفت است که تا سیصد هزار دستگاه در سال قابل افزایش است. یکی از مهمترین اهداف راهاندازی این کارخانه از سوی سید صادق سبزواری که خود و پدرش زمانی واردکننده و فروشنده برندهای مشهور چرخ خیاطی بودند، صادرات چرخ خیاطیهای تولید ایران به سراسر جهان بود. به همین دلیل از سال ۱۳۷۶ در این مجموعه صنعتی واحد صادرات راهاندازی شد و تیمی مسئول شدند تا با تحقیق و بازاریابی امکان صادرات چرخ خیاطیهای تولیدی را فراهم کنند تا جایی که هماکنون محصولات کاچیران به بیش از ۳۵ کشور جهان در تمامی قارهها صادر میشود. احداث خط مونتاژ محصولات کاچیران در آلمان و با مشارکت یک شرکت آلمانی، با نام تجاری گریتزنر (Gritzner)زمینه بسیار مساعدی را جهت صادرات محصولات این مجموعه به بسیاری از کشورها فراهم کرده است. مهمترین کشورها و بازارهایی که محصولات کاچیران به آنها صادر میشود، شامل انگلستان، ایتالیا، فنلاند، کویت، امارات متحده، کشورهای آسیای میانه و… است. سید محمد میرسجادی نسل سوم خانواده صادقی و نوه حاج سید صادق سبزواری که هماکنون مدیرعامل کارخانهجات چرخ خیاطی ایران- کاچیران است، میگوید: «در کل مجموعه شرکت ۵۰۰ کارگر به صورت مستقیم مشغولاند که در ردههای مختلف قرار گرفتهاند و کار میکنند. همچنین به استناد آمار میتوانم ثابت کنم از محل فعالیت کاچیران حداقل ۱۰ هزار نفر به صورت غیرمستقیم مشغول کار هستند، چراکه برای تولید چرخ خیاطی به قطعات زیادی نیاز داریم و طیف وسیعی از قطعهسازان ما را در این راه همراهی میکنند تا بتوانیم محصول مورد نظر را به تولید برسانیم و روانه بازار کنیم.»
مشکلات اصلی صنعت تولید چرخ خیاطی
مدیرعامل کارخانه کاچیران درباره مشکلاتی که این واحد صنعتی درگیر آن است، در مصاحبهای گفته: «ما تولیدکنندگان امروز به جایی رسیدهایم که از دولت میخواهیم کاری به کارمان نداشته باشد و اجازه دهد به برنامهریزی برای تولید، عرضه و صادرات محصولاتمان بپردازیم، اما متأسفانه رفتارهایی دیده میشود که جز دلسردی برای تولیدکننده چیز دیگری باقی نمیگذارد. به عنوان مثال بازار داخلی امروز سرشار از کالاهایی شده که به صورت قاچاق سازمانیافته وارد کشور میشوند. گمان نکنید این کالاها را چند کولبر، شبانه و با اسلحه وارد کشور کردهاند. این کالاها در روز روشن از مبادی رسمی وارد کشور شدهاند. امروز در حالی که ما بهترین چرخ خیاطی دنیا را به تولید میرسانیم و در مطرحترین بازارهای خارجی عرضه میکنیم، میبینیم که در بازار، انبوهی از برندهای مختلف چرخ خیاطی وجود دارند که به اسم چرخ خیاطی صنعتی با تعرفه بسیار پایین وارد کشور شدهاند. قاچاق فقط این نیست که شما کالایی را مخفیانه وارد کشور کنید، بلکه دور زدن و سوءاستفاده از قانون برای ورود برخی کالاها نیز قاچاق محسوب میشود.» او میگوید: «به نظرم بهتر است سیاستگذار در ابتدا خود را به جای تولیدکننده بگذارد (که هیچوقت این اتفاق نمیافتد) و ببیند او در چه فضایی اقدام به تولید کالای خود میکند. یک تولیدکننده بنگاه متوسط مجبور است ماهانه حقوق و مالیات صدها کارگر را به موقع بپردازد، حق بیمه آنان را پرداخت کند، انواع مالیاتها از جمله مالیات بر ارزش افزوده را بپردازد، تسهیلات بانکی را با سود بالا دریافت کند و در نهایت کالای خود را در فضایی عرضه کند که ثبات در اقتصاد و تصمیمگیریها وجود ندارد. در چنین شرایطی برخی تولیدکنندگان مجبور به حفظ خطوط تولید خود هستند و با توجه به فضای موجود نه قادر به سرمایهگذاریهای بیشترند و نه مایلاند کسبوکارشان را توسعه دهند. سیاستگذاران اقتصادی کشور گاه در برخی تحلیلهای اقتصادی عنوان میکنند که بازار باید رقابتی باشد و در بازار رقابتی محصولات عرضه شود. ایکاش این اتفاق بیفتد، اما پرسش اینجاست که آیا فقط با برداشتن تعرفهها و باز گذاشتن درهای واردات، بازار رقابتی شکل میگیرد؟ طبیعتاً به دلیل برخی سیاستگذاریهای دولتی، تولیدکنندگان امروز دچار برخی مشکلات در بازاریابی، فروش و صادرات شدهاند. تا زمانی که اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران اتفاق نیفتد، هرگونه اقدامی منجر به تعطیلی کارخانهها و ورود کالا به قیمت بسیار بالا و کیفیت پایین خواهد شد.»